مطالعه افق مناسب از گذشته و آینده مسائل
خاطره یکی از دوستان باشگاه مهندسین ایران:
یک زمانی در یک کارخانه تولید لوازم خانگی مشاهده کردم که در یک نوار نقاله ای یک موتور 11 کیلو وات بزرگ وجود دارد که برای کاری که انجام می دهد خیلی غیر طبیعی است و متعجب شدم . چون بی خودی انرژی زیادی مصرف می کند در حالی که موتور دو کیلو واتی هم می توانست همان کار را انجام دهد. پیگیر ماجرا شدم متوجه شدم حدود ده سال پیش یک موتور 1/1 کیلو وات در آن محل کار میکرد که سوخت. چون موتور 1/1 کیلو وات موجود نداشتند و یک موتور سه کیلو وات در انبار موجود بود آنرا بجای موتور مربوطه جاسازی کردند . این ماجرا گذشت و فراموش شد. سه سال بعد دوباره آن موتور سوخت چون پرسنل فنی عوض شده بودند و در انبار هم موتور 3 کیلو وات نبود و موتور ضعیف تر بجای موتور قوی نمی بندند یک موتور 5 کیلو وات که در انبار موجود بود بجای آن بستند که اگر تعویض قبلی در جایی ثبت شده بود می دانستند که موتور 1 کیلووات هم می توانستند ببندند. همین ماجرا چند بار تکرار شد و ثبت نشد تا اینکه موتوری 11 کیلو وات بجای موتور 1/1 کیلووات در جایی در حال کار بود. هر بار یک موتور قوی تر بسته بودند و بعد فراموش شده بود.
🔺
یکی از اصول های مهم تفکر سیستمی مطالعه افق مناسبی از گذشته و آینده یک مسئله است.از خودمان بپرسیم مسئله چگونه به وجود آمد و چه روندی را طی کرد؟ اگر مداخله نکنیم، روند آینده چگونه خواهد بود؟
یک عکس فوقالعاده،نتیجه فاصله مناسب عکاس از سوژه است.