تفکر براساس رابطه علت و معلولی به جای رابطه همبستگی
🔻
یکی دیگر از موانع تفکر سیستمی، تفکر براساس همبستگی بین عوامل به جای تفکر بر اساس رابطه علت و معلولی بین آنهاست .
ایکاف در این باره مثال جالبی دارد: او نقل می کند که در یک مجله پزشکی، مقاله ای درباره رابطه بین سیگار کشیدن و سرطان چاپ می شود . در این مقاله همبستگی بین مصرف سرانه توتون در بیست و یک کشور با سرانه شیوع سرطان ریه مقایسه می گردد . داده ها نشان می دهند که بین این دو همبستگی بالایی وجود دارد و چنین نتیجه گیری شده که سیگار علت سرطان ریه است . ایکاف می گوید من همان اطلاعات مصرف سیگار در بیست و یک کشور فوق را مورد استفاده قرار داده و همبستگی آنرا با سرانه شیوع وبا بدست آوردم . میزان این همبستگی بیشتر از همبستگی بین سیگار و سرطان، اما در جهت عکس بود و چنین نتیجه گیری شد که مصرف سیگار، سرانه شیوع وبا را کاهش می دهد . ایکاف این بررسی و نتایج آنرا برای مجله پزشکی فوق ارسال و در خواست چاپ آنرا می نماید . اما آنها می گویند که کار تو مسخره است! ایکاف می گوید " بله مسخره است . ولی در آن صورت روش مورد استفاده در مقاله مربوط به سیگار و سرطان ریه نیز مسخره خواهد بود ."
🔺
⚪️دو متغیر زمانی با یکدیگر همبستگی دارند که با یکدیگر میل به کاهش یا افزایش داشته باشند (همبستگی مثبت ) و یا اینکه اگر یکی از آنها افزایش یافت، دیگری کاهش بابد ( همبستگی منفی ).
متغیرهایی که با هم مرتبط هستند، لزوماً دارای ارتباط علت و معلولی نیستند .
استرمن (sterman) در این مورد مثالی دارد : میزان فروش بستنی و نرخ جنایتها دارای همبستگی مثبت اند !! (حجم فروش بستنی و نرخ جنایتها در تابستان افزایش و در زمستان کاهش می یابد . اشتباهی که ممکن است رخ دهد این است که فروش بستنی را علت جنایتها بدانیم و به عنوان یک راه برای کاهش جنایتها، فروش بستنی را ممنوع نماییم !! ) ولی واقعیت این است که افزایش دمای هوا به عنوان علت برای دو عامل فوق مطرح است .
بنابراین اشتباه بین همبستگی و روابط علًی ممکن است به قضاوتها و سیاستهای اشتباه منجر شود .