سناریوهای ذهنی
🔻
در محیط کار بر اثر ارتباطات کاری ، انسان ناگزیر از پاسخگویی به همکار ، به مدیر ،به ارباب رجوع و... است. در این حین ممکن است غفلتهایی سهوی یا عمدی بوجود بیاد ؛ناشی از تنبلی، ناشی از پرکاری ، ناشی از...
خود این غفلتها وقتی از طرف مقام مافوق مورد بازخواست قرار می گیرد ، باعث بوجود آمدن نوعی استرس و ترس خواهد شد ، چرا که بهای آن غفلت ممکن است منجر به از دست دادن شغل گردد. و چون این بهای گرانی است ، هر کسی حاضر به پرداخت آن براحتی نیست و چون انسان موجود باهوشی است؛ فلذا اولین کاری که به ذهن خطور می کند آنست که در مقام دفاع بر بیاد و توپ را به زمین دیگری پاس بدهد. قاعدتا اثبات در آن موقعیت برای مقام ما فوق ممکن است به خاطر مصالح سازمانی مشکل باشد ، به همین خاطر اکثرا خطر مذکور با کمی بگو و مگو رفع می شود! این سبک دفع خطر تنبیه یا اخراج چنان برای شخص خطاکار آموزنده بوده که باعث می شود آن رفتارهای غفلت انگیز را دوباره تکرار کند.
در واقع باعث می شود فرد مرتب در ذهن خود سناریوهای مختلف "اگر اون این جمله را گفت من بهتر است این جمله رو بگم" را تمرین می کند. به عبارتی افراد برای سوالهای مختلف روایت های نادرست طراحی می کنند. از تبعات این گونه رفتارها می توان به عدم وجود آرامش روحی روانی در این گونه افراد ، پرحرفی و مشغولیت بالای ذهنی اشاره کرد.
البته این نوع رفتار صرفا به خاطر غفلت ، کوتاهی یا... در کار بوجود نمی آید و در برخی از موارد ناشی از آن است که بعضی آدمها خود را زرنگ و اصطلاحا هفت خط روزگار می دانند!
این نوع رفتار بعضا قبل از جلسات مصاحبه برای استخدام و... نیز مشاهده می شود. افراد برای سوالات احتمالی سناریوسازی می کنند.
🔺
👈 اگر مشغول سناریوسازی در ذهن خود هستیم ، دیر یا زود دستمان رو می شود. (یک بار جستی ملخک ، دوبار جستی ملخک، آخر به دستی ملخک ). تفکر سیستمی
👈 بهترین حالت برای کسب آرامش روحی و روانی در این موقعیت ها ؛ بیان حقیقت ؛ پذیرش اشتباه و عذرخواهی است.
👈 نیازی به حافظه خوب جهت به خاطر سپاری سناریوهای ذهنی نداریم ، چون سعی خواهیم کرد همیشه حقیقت را بیان کنیم.
👈 کسانی که به صورت سیستمی فکر می کنند ، می دانند که نتیجه رفتارهایشان به خودشان بر می گردد.
🔺