جانبداری حاصل از میل به فعالنمایی
🖊 در زمان زدن ضربه پنالتی در فوتبال کمتر از 0.3 ثانیه طول میکشد تا توپ از پای بازیکن جدا شود و به دروازه برسد و طبیعی است که دروازهبان زمان کافی برای دنبال کردن مسیر توپ نداشتهباشد. او باید قبل از آنکه ضربه زدهشود تصمیم خود را بگیرد.
🖊فوتبالیستها یک سوم اوقات وسط دروازه را هدف میگیرند. یکسوم اوقات به سمت چپ و یکسوم اوقات هم به سمت راست دروازه شوت میزنند. دروازهبانها بر این موضوع واقفاند، ولی آنها چه میکنند؟ بهسمت چپ یا به سمت راست شیرجه میروند و خیلی بهندرت پیش میآید که سر جای خود بایستند حتی با وجودی که با یک حساب سرانگشتی یکسوم توپها به همانجایی میروند که آنها ایستادهاند.
دلیل اینکه آنها گرفتن این ضربات را نادیده میگیرند چیست؟
🖊 یک جواب ساده این است: خودنمایی.
مسلما یک شیرجه قهرمانانه درست در خلاف جهت ضربهای که زده شدهاست خیلی کمتر از اینکه سر جایت خشکت بزند و بایستی تا توپ وارد دروازه شود، آدم را خجالتزده میکند. این واقعیت ساده توضیح «جانبداری حاصل از میل به فعالنمایی» است.
🖊 خودت را فعال نشان بده، حتی اگر هیچ نتیجهای بهدست نیاوری!!
🖊مطالعه فوق حاصل کار محقق میخائیل بار-الی در ارزیابی صدها ضربه پنالتی است. اما تنها دروازهبانها نیستند که به این نوع جانبداری گرفتار میشوند. در سازمان ها کارکنانی وجود دارند که خودشان هم می دانند دستاوردی ندارند ، لیکن تا جایی که می توانند شلوغش می کنند.
🖊 یکی از دلایل اصلی بروز این نوع رفتارها آنست که ارزیابی عملکرد کارکنان مکانیزم مشخص و قانونمندی ندارد و هرکس که بتواند بیشتر خود را فعال نشان دهد بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و آنکس که کارش را بی سروصدا انجام می دهد مورد ظن و گمان قرار می گیرد. به نظر می آید اگر مدیران ما بتوانند شاخص های ارزیابی عملکرد افراد را مشخص کرده و براساس همان شاخص ها تشویق و پاداش و تنبیه در نظر بگیرند ؛بخش زیادی از افراد خودنما اتوماتیک رفتارشان را اصلاح می کنند.
🔺