یک تجربه از اهمیت تفکر سیستمی :
🔻
چند سال پیش در شرکتی که کار می کردم ، صبحها حدود ساعت 10 یکی از همکاران برای همه بچه های مستقر در واحد که حدود ده نفر بودند از رستوران شرکت صبحانه می گرفت و آن را بین بچه ها تقسیم می کرد . بعد از خوردن صبحانه ،همکاران آشغالها را در سطل آشغالی که در واحد بود می ریختند به کمک همکاران فکر کردیم که بیائیم و در این کار بهبودی را به وجود بیاوریم . به کمک شرکت سطل آشغال را از یک عدد به سه عدد تغییردادیم و بر روی هر کدام از آنها برچسبی را چسباندیم که نوع آشغال را به سه دسته زیر تفکیک می کرد : 1- کاغذ باطله 2- آشغال تر و ته مانده غذا و صبحانه و خوراکی و ... 3- خرده هاو اضافات نان
از آنجائیکه بنده مسئول ثبت آمار تولید بودم ،کارم به نحوی بود که تقریباً در تمام مدت حضورم در شرکت از واحد بیرون نمی رفتم و همیشه کنترل می کردم که همکارانم به قانون سه سطل پایبند باشند و اگر کسی رعایت نمی کرد ،بهش تذکر می دادم . معتقد بودم و هستم که سماجت باعث ایجاد عادت می شود و عادت هم باعث ایجاد فرهنگ .
خوشحال بودم که یک کار مثبت صورت گرفته و گاهاً از دیگر همکاران بابت رعایت نظافت و 5s تشکر می کردم .
یک روز که در اتاق نشسته بودم ، اپراتور خدمات شرکت را دیدم که وارد اتاق شد و بعد از احوالپرسی ، ایشون میزهای اتاق را دستمال کشید و از اتاق رفت بیرون و بعد از چند دقیقه یک نایلون سیاه بزرگ مخصوص آشغال با خودش آورد و محتوی هر سه سطل آشغال رو ریخت توی همون یک دونه نایلون !
بهش گفتم مرد حسابی چکار داری می کنی ، من یه ماهه زحمت میکشم و نمی ذارم کسی آشغال ها رو قاطی کنه ، حالا تو اومدی و همه رو ریختی تو یک نایلون!؟ گفت : مگه چه فرقی میکنه ، آشغال آشغاله ، چه توی یک سطل ،چه توی سه سطل! بالاخره همش در نهایت میره به زباله دانی بیرون از شهر !
اولش کمی عصبانی و ناراحت شدم و گفتم تو دیگه کی هستی ؟! ولی بعدش فکر کردم ، دیدم خیلی هم بیراه نمیگه !!! من اگر می خوام ارزشی ایجاد بکنم باید صفر تا صد تاثیرات فعالیتها رو بر روی یکدیگر در نظر بگیرم و هر جا لازمه اموزشهای لازم رو بدم و تا انتهای فرآیندها را کنترل و مدیریت کنم و نه فقط بخشی از آن را .
آن زمان با اینکه می دانستم تفکر سیستمی و اهمیت جامع نگری برای هر سازمانی/جامعه ای تعیین کننده است ،ولی وقوع همین تجربه باعث شد ، کامل بفهمم جامع نگری یعنی چه و از آن روز به بعد رویکردم رو کامل تغییر دادم و هراز چندگاهی از همکار خدماتی بابت درسی که بهم داده بود و خودش هم نمی دونست چیه ! ، تشکر می کردم .
🔺